بهاء كي - AN OVERVIEW

بهاء كي - An Overview

بهاء كي - An Overview

Blog Article

به عقیده مک اوئن بهاءالله از کتاب مقدس نیز تأثیر پذیرفته بود و این تأثیر از نقل‌قول‌های او از کتاب مقدس در کتاب ایقان و جواهر الاسرار که در بغداد نگاشته است مشخص است. او با مبلغان اروپایی در ادرنه و عکا در تماس بود و به‌شدت تحت تأثیر افکار مسیحی و غربی رایج در امپراتوری عثمانی عصر خود بود. او نیز مشابه با اصلاح‌طلبان هم‌عصرش، مفاهیم مسیحی و غربی را دیدگاه‌های اسلامی آمیخته و در آثار متاخر خود در عکا وارد کرد.[۲۲]:۵۰۹ به گفته سعیدی اما برخی شباهت‌های آثار بهاءالله و متفکران برجسته قرن نوزدهم و بیستم دلیل بر این نیست که وی از آرا آنها وام گرفته باشد. به این دلیل که شباهت آرا سطحی است در حالی که تفاوت و تضاد آرا بنیادین است.[۲۳] آرا بهاءالله دربارهٔ وحدت نوع بشر محصولِ متغیر و التقاطیِ تاثیرپذیری‌هایِ اتفاقی خارجی یا حاصلِ ایده آلیسمِ اخلاقی نیست. بهاءالله جهان را یک واحد زنده معنوی می‌داند که برای حرکت به سوی مرحله بعدیِ تکامل جمعی و معنویِ خود نیاز به آموزه‌های نوین اخلاقی در سطحی جهانی دارد. بهاءالله به صورت اصولی تمام نیازمندی‌های این هدف را - مانند وحدت دین، زبان و ساختارهای سیاسی بین‌المللی؛ عدالت اجتماعی، حکمرانی دموکراتیک و مشورت-محور- مشخص می‌کند.

[۹۳] بهاءالله دعوت او را پذیرفت و به آنجا نقل مکان کرد. وی در مدت اقامت خود به درخواست میزبانان خود برایشان کتاب الفتوحات المکیه ابن عربی و چندین اثر معروف اسلامی، من جمله قصیده معروف ابن فارض به اسم «نظم السلوک» که به «التائیة الکبری» نیز معروف است را تفسیر کرد و شرح و بسط داد[۱۳۵] و قصیده عز ورقائیه را به سبک ابن فارض سرود.[۹۴][۹۵] بنا بر منابع بهائی، وی بعضی از دیدگاه‌های ابن عربی را اصلاح کرد.[۱۳۴] دنیس مک‌ایون بهاءالله را تحت تأثیر صوفیان می‌داند.[۲۲]:۴۰۴ بهاءالله در کردستان مورد احترام رهبران نقشبندیه و قادریه نیز بود و در بازگشت به بغداد ارتباط خود را با دراویش کرد حفظ کرد و وقتی به ملاقات او می‌رفتند پذیرای آنها بود. او دو اثر هفت وادی و چهار وادی را در پاسخ به مکاتبات آنها به رشته تحریر درآورد.[۹۵] مکاتبات بهاءالله با صوفیان نشان می‌دهد که او با مکتب سمنانی—سرهندی در نقشبندیه آشنایی کامل داشت.[۱۳۴]:۸

One of many standout aspects of Bahaa’s philanthropy is his Energetic involvement in orphanage establishments, providing fiscal support and guidance to susceptible segments of Culture.

أهمية قطاع تكنولوجيا المعلومات كبيرة بشكل خاص عند تطبيقها على وطنه. لقد تخلف العراق، مثل العديد من الدول العربية الأخرى، بشكل كبير عن الغرب من حيث التكنولوجيا في التسعينيات. وهذا الوضع يتطلب حلولا جذرية

میرزا حسین‌علی نوری (۱۱۹۶–۱۲۷۱ شمسی؛ ۱۸۱۷، تهران – ۱۸۹۲ میلادی، عکا) مشهور به بَهاءُالله، از رهبران برجستهٔ بابیان و پایه‌گذار آیین بهائی است. پیروان او بهائی خوانده می‌شوند. این رهبر دینی ایرانی–عثمانی ایرانی‌تبار بود که بعدها به ممالک عثمانی تبعید شد. بهائیان معتقدند که حسینعلی نوری، بنیان‌گذار دین بهائی جدیدترین مظهر ظهور خداوند است، همچون ابراهیم، موسی، بودا، زرتشت، عیسی، محمد، و علی‌محمد باب رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است.

[۲۲]:۵۰۹ولی در مقابل برخی دیگر از دانشوران شباهت اندیشه‌ها را دلیل تأثیر پذیرفتن بهاءالله از متفکران غربی نمی‌دانند،[۲۳] و شباهت‌ها را سطحی[۲۳] و اندیشه‌های بهاءالله به خصوص در زمینه تکاملِ جمعیِ و وحدتِ نوعِ بشر، سیر تکاملی ادیان، و نقش دین در پویاییِ اجتماعی و معنوی انسان با متفکران غربی هم عصر او در تضاد می‌دانند.

رغم التحديات الاقتصادية وعدم الاستقرار، استطاع بهاء التغلب على الصعوبات وإقامة مشروعه الأول بنجاح. كانت رؤيته للشركة هي تقديم خدمات مبتكرة تسهم في تسهيل حياة الناس وتحسين تجربتهم المالية.

بعد تخرجه، سافر إلى كندا حيث تعرض لأحدث التقنيات وأفضل الممارسات في القطاع المالي، وهو ما شكّل لاحقًا أساسًا لطموحاته في تحديث النظام المالي العراقي.

انتشار دعاوی بهاءالله به عنوان من یظهره الله مقام صبح ازل را تحت الشعاع قرار داد و باعث تشدید حسادت وی شد.[۱۱۰] بهاءالله در بهار ۱۲۴۵ش. برابر یا ۱۸۶۶ میلادی خانه‌اش را از صبح ازل جدا کرد چون به گفته او صبح ازل قصد کشتن او را داشته،[۶] بهاءالله بعد از اینکه صبح ازل او را مسموم کرده بود به شدت بیمار شده بود.[۱۱۱] او پس از این ماجرا به مدت دو ماه در ادرنه خود را از بابیان آنجا جدا کرد و در انزوا زیست. وی به آنها دستور داد که بین صبح ازل و او یکی را انتخاب کنند.

إلى اللاجئين إلى اللامكان.. إلى الهاربين من الموت إلى الموت.. إلى أهل غزة

بهاءالله با تأکید بر ذات استعلایی خداوند، حلول و تجسد او و عقیده وحدتِ وجود را رد می‌کند و او را ورای این جهان می‌داند. الهیات بهائی از نوع الهیات سلبی است؛ در اندیشه بهاءالله ذات خداوند قابل شناخت نیست و انسان‌ها او را از طریق تجلی او در پیامبرانش می‌شناسند.[۶] قدم آغازین در شناخت الهیات بهائی درک مفهوم ظهور تدریجی وحی بهاء عبد الحسين است.[۱۸۱] خداوند خود را در این جهان به واسطه پیام‌آورانش در یک فرایند تدریجی-ادواری، و منطبق با استعداد درک بشر و مقتضیات زمان و محیط، متجلی می‌سازد. ادیان از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند می‌خورند. این فرایند متناوب و در عین حال تکاملی است. از طرفی با ظهور هر دینی «حقایق ابدی» (اصول معنوی و اخلاقی) که در دین قبل با گذشت زمان و تمسک کورکورانه به سنت به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می‌شود.

[۷۵][۱۲۱][۱۲۲] در این دوران بهاءالله به صدور نامه به پادشاهان و سران ممالک ادامه داد و از این زندان بود که ملکه ویکتوریای انگلستان، الکساندر دوم روسیه و پاپ پی چهارم را مورد خطاب قرار داد.[۷۵]

دولت عثمانی به دلیل درگیری میان ازلیان و بهائیان[۲۴][۲۵] و دعاوی دینی بهاءالله، و فشارهای دولت ایران برای تبعید وی به دورترین نقطه از ایران[۲۶] او و ۷۰ تن از پیروانش را به عکا تبعید و در قلعه‌ای زندانی کرد.[۲۷][۲۸]

دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی و ابلاغ جهانی رسالت: ارسال نامه به سران ممالک

Report this page